دانشگاه مفید، جلد دوم مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری زمان آقای هاشمی
در حال حاضر با فضایی روبرو هستیم که در آن شعارهای خوبی مانند نواندیشی داده می شود، ولی در عمل، علوم غربی به جای علوم اصیل، ترویج میشود. دانشگاهی وجود دارد که بعد از سی سال که از تاسیس آن میگذرد تنها توانسته طلبههایی را تربیت کند که نسبت به غرب و علوم غربی منفعل هستند. بسیاری از طلبههایی که به صورت معمم وارد این دانشگاه شدهاند، به صورت غیر معمّم از این دانشگاه خارج شدهاند.

اسباط- در ابتدا توضیحاتی درباره دانشگاه مفید بفرمایید تا وارد جزئیات شویم.
– دانشگاه دارالعلم مفید یا دانشگاه مفید از موسسات غیر انتفاعی وابسته به وزارت علوم است؛ قبل از اینکه وارد بحث دانشگاه مفید و نحوه سیستمهای آموزشی، کادر آموزشی و فضای آموزشی دانشگاه شوم، باید تأکید کنم که دانشگاه مفید قرار بود اولین مرکز راه اندازی علوم اسلامی و علوم انسانی در حوزه علمیه قم باشد. پذیرش این دانشگاه از طریق کنکور یا وزارت علوم به صورت اختصاصی از طلبههایی است که سطح یک حوزه را تمام کردهاند.
مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی از معدود افرادی بود که قبل از انقلاب مؤسسه داشت
نخستین نکته اینکه دانشگاه مفید مختص و متعلق به مرحوم آیتالله العظمی موسوی اردبیلی است؛ آیتالله موسوی اردبیلی شخصیت مهمی بود که در فهم شخصیت وی و اهداف او در تأسیس این دانشگاه باید گفت، مرحوم آیتالله اردبیلی قبل از انقلاب در اردبیل، قم و نجف تحصیل کرد؛ او از شاگردان مکتب مرحوم آیتالله خویی، آیتالله بروجردی، امام خمینی، علامه طباطبایی، مرحوم محقق داماد و مرحوم آیتالله گلپایگانی بود؛ او توانست در کنار فضای تبلیغی، فضای آموزشی را نیز پیگیری کند؛ مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی از معدود افرادی است که قبل از انقلاب مؤسسات و مراکز آموزشی تأسیس کردهاند که در ادامه به نحوه انجام این کار اشاره خواهم کرد.
آیتالله موسوی اردبیلی در فرآیند انقلاب همراهی کرد و از رهبران انقلاب اسلامی بود؛ او در زمانهای مختلف از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸ یعنی ارتحال امام خمینی (ره) عضو شورای انقلاب، دادستان کل کشور، رئیس شورای عالی قضایی (رئیس قوه قضائیه امروز)، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.
این فعال انقلابی بعد از ارتحال امام به قم بازگشت و درس، بحث، مباحثه، تدریس درس خارج، تفسیر، فقه القضا، حدود، دیات و درسهایی که در دستگاه قضا تجربهای در آنها کسب کرده بود را انجام داد؛ او در کنار این فعالیتهای علمی دانشگاه مفید را تأسیس کرد؛ افرادی که در مباحث فقهی، مرجعیت، کار اجرایی، مدیریت و آموزش دارای چنین جامعیتی باشند بسیار محدود هستند، شاید افرادی که هم در عرصه مباحث فقهی اهل نظر باشند، هم ردای مرجعیت را بر تن کرده باشند، هم مراکز علمی و آموزشی داشته باشند به تعداد انگشتان دست نرسند که آیتالله موسوی اردبیلی از این افراد بود. چهرهای مانند شهید بهشتی که از رهبران انقلاب اسلامی بود، در عرصه مباحث فقهی، قرآنی، اقتصادی، قضایی، فقه قضا، حدود و دیات کتاب نوشت و درسهای خارج او و مباحثاتش به صورت کتاب چاپ شد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت را میتوان در زمره آیتالله موسوی اردبیلی در عرصه علم و فرهنگ معرفی کرد.
دانشگاه مفید یک دانشگاه فردی و اختصاصی آیتالله موسوی اردبیلی و فرزندانش هست
نکته دوم اینکه دانشگاه مفید را میتوان یک دانشگاه فردی و اختصاصی شخص آیتالله موسوی اردبیلی و فرزندان او دانست؛ برای مثال هیأت امنا و هیأت مؤسس این دانشگاه متشکل از آیتالله موسوی اردبیلی، سید مسعود موسوی، سید سعید موسوی، سیدعلی موسوی (همگی آقازادگان آیتالله موسوی اردبیلی) و برخی از آقایان مانند آیتالله سید علی محقق داماد، مرحوم دکتر احمد احمدی و آقای فخرالدین احمدی دانش آشتیانی (وزیر علوم اسبق) بودند.
دانشگاه مفید را میتوان یک دانشگاه فردی و اختصاصی شخص آیتالله موسوی اردبیلی و فرزندان او دانست؛ دانشگاه مفید، جلد دوم مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری زمان آقای هاشمی است؛ این افراد در عین حال خود را در خط امام خمینی (ره) و اندیشهها و تفکرات ایشان میدانند؛ هرچند اینگونه نیستند اما اگر هم در خط امام خمینی (ره) بوده باشند، به خط امام باقی ماندند و به امام حاضر نپیوستند؛
از لحاظ مبانی فکری و معرفتی، دانشگاه مفید، جلد دوم مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری زمان آقای هاشمی است؛ البته در جای دیگر باید مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری آقای هاشمی که متشکل از آقای موسوی خوینیها و تیمشان بود، دوران آقای روحانی که از آنجا به مجمع تشخیص مصلحت نظام منتقل شد را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
شاید جلد دوم آن مرکز تحقیقات استراتژیک را مرحوم آقای اردبیلی توانست در دانشگاه مفید با راهاندازی رشتههای حقوق، فلسفه، جامعهشناسی، علوم سیاسی و الهیات و معارف اسلامی تأسیس کند؛ برای مثال فعالان مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری آقای محسن کدیور نماینده این مرکز در قم و یکی از چهرههای فعال در دانشگاه مفید در دوران دهه هفتاد است؛ آقای مجتهد شبستری که در دانشگاه مفید جلساتی داشت، مباحث تجددگرایی و روشنفکری دینی را در محافل علمی و دانشگاهی، از جمله مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری مطرح میکرد، افرادی مانند آقای فاضل میبدی که در عرصه روشن فکری و تجددگرایی دینی در مرکز تحقیقات استراتژیک و مراکز علمی دیگر مطرح میکرد؛ او در دانشگاه مفید حضور فعال دارد، در سمینارها، همایشها، کنفرانسها و مانند اینها شرکت میکنند و چنین اندیشههایی را نشر میدهد.
دانشگاه مفید مهمترین نماد و مظهر تجددگرایی و روشنفکری دینی در میان روحانیت است
به جرأت میتوان گفت، دانشگاه مفید مهمترین نماد و مظهر تجددگرایی و روشنفکری دینی در میان روحانیت است؛ البته در ادامه اشاره خواهم کرد که این جریان دانشگاه مفید را باید جریانی خاص دانست که هم با جریان تحجر، هم با جریان التقاط، روشنفکری لائیک و روشنفکری بیدین و هم با جریان سنتی حاضر در حوزه علمیه و نهاد مرجعیت و مراجعی که در حوزه علمیه هستند زاویه دارد.
این افراد در عین حال خود را در خط امام خمینی (ره) و اندیشهها و تفکرات ایشان میدانند؛ هرچند اشاره میکنیم که اینگونه نیستند اما اگر هم در خط امام خمینی (ره) بوده باشند، به خط امام باقی ماندند و به امام حاضر نپیوستند؛ اینها به تفسیر مقام معظم رهبری از امام خمینی (ره) قائل نیستند و خط امام را راه دیگری میدانند.
نکته سوم تاریخ تأسیس دانشگاه مفید است؛ زمانی که آقای موسوی اردبیلی به تهران آمد یک مکتبی را با عنوان مکتب امیر المؤمنین درست کرد؛ از دل این مکتب، کانون توحید برخاست که الان فعالترین مرکز نشستهای علمی جریان اصلاحطلبان است؛ جالب است که مراسم شبهای قدر، احیا، عاشورا، تاسوعا و مراسم دینی دیگر در همین کانون توحید برگزار میشود و افرادی مانند آقایان کدیور و مجتهد شبستری و دیگر اطلاعطلبان در این مجالس حضور دارند و مطرح میشوند.
در کنار کانون توحید، مدارس توحید تأسیس شد و از دل این مدارس، مدارس مفید و دارالعلم مفید برخاست که همگی در تهران بودند؛ از سال ۶۸ یعنی زمانی که آقای موسوی اردبیلی به قم نقل مکان کرد، ضمن اینکه شعبه تهران را شعبه اصلی این تشکیلات قرار داد، تمام جلسات و برنامههای تهران را به قم منتقل کرد و مدارس راهنمایی و دبیرستان مفید و بعد هم دانشگاه مفید را در قم تأسیس کرد.
در اساسنامه دانشگاه مفید که با اسم رسمی دانشگاه علوم انسانی دارالعلم مفید ثبت شده، آمده است «در رشتههای حقوق، اقتصاد، فلسفه، علوم سیاسی و علوم قرآنی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دانشجو می پذیرد و فارغ التحصیل دارد»؛ دانشکدههای موجود این دانشگاه در حال حاضر، دانشکدههای حقوق، اقتصاد، علوم سیاسی، فلسفه، الهیات فقه و مبانی حقوق است. مراکز وابسته این دانشگاه، مرکز مطالعات قرآنی، حقوق بشر، حقوق تطبیقی و مراکز وابسته دیگر است که در دانشگاه دارالعلم مفید حضور دارند.
دانشگاه مفید به حقوق بشر و فلسفه غرب نگاهی ویژه دارد
اساتید، دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاه مفید چند ویژگی مشترک دارند که باید به آنها توجه کرد؛ نخستین ویژگی این دانشگاه توجه زیاد به حقوق بشر و فلسفه غرب است؛ تنها مرکزی که در حوزه علمیه قم به این اندازه به فلسفه غرب بها داده دارالعلم مفید است که حتی رشتههای تخصصی را در دانشکده فلسفه در توجه به حقوق شهروندی اختصاص داده است؛ هر چند این مسائل در گذشته مطرح بود ولی بعدها بویژه در دولت جدید برجستهتر شد. برای مثال گفتوگوی تمدنهایی که آقای خاتمی در سال دو هزار مطرح کرد در دارالعلم مفید شعبه داشت و برجسته بود.
در رشتههای علوم سیاسی، اندیشه روشنفکری فرانسوی و جریان روشنگری و پدیدهای که بعد از دکارت و کانت شروع شد عملاً در دارالعلم مفید مؤثر بود؛ اقتصاد نئولیبرالی هم در دانشگاه دارالعلم مفید مورد توجه است؛ در الهیات، فقه و مبانی حقوق و تفسیر هم همین نوگرایی دینی و به نوعی تساهل در عرصه مباحث تفسیری و قرآنی مشاهده میشود.
مبانی فکری و معرفتی این دانشگاه مکتوب نیست اما از مجموع مدل مطالعاتی مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی، هأت مؤسس دانشگاه، اساتید، کلاسها، دانشجویان و فارغ التحصیلان آن میتوان نوع گرایش آنها به نوگرایی، روشنفکری و تجددگرایی دینی را مشاهده کرد.
مشکل و معضلی که وجود داشته است و وجود دارد تعریف این افراد از رابطه بین علم و دین و صنعت و سنت است، اینها معتقد هستند که حوزه علمیه نتوانست خود را با علم به معنای ساینتیسم و علم تجربی و دستاوردهای علمی و صنعت به معنای مدرنیته تطبیق دهد؛ میگویند ما راه سومی را ارائه میدهیم که نوعی ارتباط بین علم و دین یا صنعت و سنت برقرار کنیم؛ این همان تعبیر آقای دکتر سروش است که میگوید «علم چیست؟ فلسفه چیست» در این محدوده تا اندازهای موفق بودهاند و مقداری به طرف نوگرایی یا تجددگرایی یا روشنفکری دینی غلتیدهاند.
هرچند تفاوتهای زیادی وجود دارد اما تقریباً نگاهی که از مرحوم شریعتی شروع شد، بعدها در مرحوم آل احمد و پس از آن در مرحوم طالقانی مشاهده کردیم، کمی هم در مرحوم شهید بهشتی وجود داشت، در دارالعلم مفید به تحقق پیوست و سعی کرد طلبهها و فارغالتحصیلانی که از پایه علوم دینی برخوردار هستند را با زبان غرب، فلسفه غرب، حقوق بشر غرب، جامعهشناسی غرب آشنا کرده و جریان جدیدی را ایجاد کند که اساس این تفکر تلفیق بین علم و دین است.
این جریان به جای اینکه از تفکر نهاد مرجعیت و نگاه سنتی حوزه دفاع کند، به نحوی در تفکر مهندس بازرگان بازنگری میکند و در مواردی از این تفکر عبور میکند و به بحثهای آقای دکتر عبدالکریم سروش و پلورالیسم دینی، تکثرگرایی دینی، تسامح، تساهل و جامعه مدنی میپردازد و پدیدهای که در دوم خرداد در دولت آقای خاتمی اتفاق افتاد را تئوریپردازی و نظریهپردازی میکند.
اوج سمینارها و همایشهای دانشگاه مفید در دوران آقای خاتمی است
بسیاری از نشستها، همایشها و سمینارهایی که در دوران آقای خاتمی برگزار میشود، در دوران آقای هاشمی بروز و ظهور زیادی نداشته است؛ اوج این برنامهها در دوران آقای خاتمی است؛ بعدها هم این جریان نوگرایی و تجددگرایی دینی و گرایش بین علم و دین با علم دینی بیشتر مشاهده میشود. جالب است که با رجوع به مجموعه کتب چاپ شده دانشگاه مفید و دقت در همایشها و سمینارها، بخصوص در مجله علمی پژوهشی «نامه مفید» که قسمتهای نامه فلسفی، نامه اقتصادی و نامه حقوقی را در خود دارد، از سال ۷۴ شروع شد و تا امروز چاپ میشود، نوع نگاه نئولیبرالیس و تجددگرایی دینی و روشنفکری دینی در تمام این قسمتها مشاهده میشود.
شاید این دانشگاه از معدود امکانی در حوزه علمیه قم باشد که همایش و سمینار حقوق بشر در آن برگزار میشود، همایشها و سمینارهایی با بحث گفتوگوی تمدنها برگزار شود و حتی در آن درخواست مقالههایی را میدهند تا به عنوان کتاب چاپ شود که در منشورات دانشگاه مفید وجود دارد.
یکی دیگر از ویژگیهای دانشگاه مفید، امضای تفاهمنامهها و ارتباط با اندیشمندان و محافل علمی خارجی، اروپایی و آمریکایی در قالب همایشها و سمینارها است؛ گرچه بعد از این دانشگاه مراکز دیگری مانند دانشگاه ادیان این کار را انجام داد و دیگر دانشگاهها سعی دارند که چنین کارهایی را انجام دهند اما پایهگذار دعوت از اندیشمندان خارجی برای گفتوگو در بحثهای گفتوگوی تمدنها و حقوق بشر، در بحث کرسی حقوق بشر، حقوق شهروندی و مانند اینها دانشگاه مفید بوده است. اینها از صاحبنظران دپارتمانها و آکادمیهای کشورهای اروپایی و آمریکایی مانند فرانسه، ایتالیا، آلمان، آمریکا و کانادا دعوت میکردند تا در گفتوگوهای علمی دانشگاه مفید شرکت کنند؛ این مسأله اشکالی نداشت، اما به جای اینکه این مجموعه دریافتها و مبانی دینی و معرفتی خود را به مهمانان انتقال دهند، از مبانی فکری و معرفتی مهمانان تأثیر میپذیرفتند و به نوعی پذیرش مبانی فکری غرب در عرصههای علوم انسانی و علوم اسلامی بیشتر مشاهده میشد.
تنها مرکزی که از ایران توانست با سازمان جهانی یونیسف در مسأله ترویج حقوق کودک تفاهمنامه امضا کند مرکز دارالعلم مفید یعنی دانشگاه مفید بود؛ این مسأله هم خیلی عجیب بود؛ اسلام برای حقوق کودک، حقوق بشر، حقوق شهروندی حرفهایی برای گفتن دارد اما یک نهاد حوزوی چرا باید با نهادهای بینالمللی تفاهمنامه امضاء کند تا آنچه در سازمانهای بینالمللی از حقوق بشر وجود دارد را بپذیرد و در ترویج آنچه آنها میگویند بکوشد؟
این همایشها و سمینارها در قالب حقوق بشر و حقوق شهروندی برگزار شد، سئوالهای متعددی در این باره مطرح میشودکه پیشنهاد برگزاری این همایشها و سمینارها از کجا صادر میشد؟ چرا وزارت علوم این مراسم را برگزار نمیکرد؟ چرا به یک مرکز حوزوی مانند دانشگاه مفید قم واگذار میکرد؟ اینها محل تأمل است؛ مراکز بسیاری در قم و تهران میتوانستند این همایشها و سمینارها را برگزار کنند؛ اما تعمدی بود که این نشستها، همایشها و سمینارها که با مجوز وزارت علوم برگزار میشد و گرید و اعتبار علمی پژوهشی داشت در دارالعلم مفید به عنوان یک مرکز دوگانه حوزوی و دانشگاهی برگزار شود.
یک مرکز حوزوی با امضای تفاهمنامه فرهنگ غرب را در کشور نشر میدهد
تنها مرکزی که از ایران توانست با سازمان جهانی یونیسف در مسأله ترویج حقوق کودک تفاهمنامه امضا کند مرکز دارالعلم مفید یعنی دانشگاه مفید بود؛ این مسأله هم خیلی عجیب بود؛ اسلام برای حقوق کودک، حقوق بشر، حقوق شهروندی حرفهایی برای گفتن دارد اما یک نهاد حوزوی چرا باید با نهادهای بینالمللی تفاهمنامه امضاء کند تا آنچه در سازمانهای بینالمللی از حقوق بشر وجود دارد را بپذیرد و در ترویج آنچه آنها میگویند بکوشد؟
آیتالله موسوی اردبیلی تا زمانی که در قید حیات بود مدیر دانشگاه مفید تلقی میشد اما هیچگاه او این دانشگاه را اداره نکرد و در همان زمان هم آقای دکتر سید مسعود موسوی کریمی (پسر او) به عنوان قائم مقام دانشگاه مفید، اداره این دانشگاه را بر عهده داشت؛ اکنون هم به عنوان مدیریت عالی دانشگاه آن را اداره میکند.
اسباطـ رابطه دانشگاه دارالعلم مفید با حوزه علمیه قم چگونه هست؟
ـ هرچند از قوانین پذیرش طلبه بودن وارد شوندگان به دانشگاه شرط شده است اما بعد از پذیرش هیچگونه الزامی بر ادامه تحصیل طلبهها در حوزه وجود ندارد؛ یعنی طلبه مجبور نیست سطح دو و سه حوزه را بگذارند؛ در صورتی که در مراکز آموزشی دیگر مانند دانشگاه باقر العلوم یا مؤسسه امام رضا یا دیگر مراکز تخصصی طلبه موظف است سطح سه و چهار را خودش ادامه دهد؛ نکته قابل تأمل این است که نیم یا شاید دو سوم از طلبههایی که وارد دارالعلم مفید شدهاند از لباس طلبگی خارج شده یا تلبس اختیار نکردهاند؛ البته یک سوم از این افراد در دانشگاه مفید یا سایر مراکز علمی و پژوهشی ملبس شدهاند و مشغول به فعالیت هستند.
این دانشگاه با حوزه علمیه ارتباطی نداشت و ندارد؛ حتی در جلسات، نشستها و سمینارها خودش را بخشی از حوزه نمیداند؛ شخصیت آقای اردبیلی خود را مرجع میدانست و نهادهای وابسته به خود را هم از نهاد مرجعیت میدانست بنابراین الزامی در تفاهم و موافقت با شورای مدیریت حوزه و شورای عالی حوزه و مدارج علمی که در حوزه است ندانسته و ارتباطی با آنها نداشت.
دانشگاه مفید در مثلث آقایان اردبیلی، صانعی و بیات حرکت میکند
درباره رابطه این دانشگاه با نهاد مرجعیت هم باید تأمل کرد؛ با دقت بیشتر مشخص است که مدیران و دیگر اعضای سیستم دانشگاه مفید آقای موسوی اردبیلی را نهاد مرجعیت میدانند، مرجعیتی که مرجع جریان اصلاحات و اصلاحطلبان هم هست؛ این سیستم با مثلث آقایان موسوی اردبیلی، صانعی و بیات حرکت میکند و دیده نشده است که رابطه رسمی یا غیر رسمی با مرجعیت سنتی مانند بیت آیتالله وحید، آیتالله صافی گلپایگانی، مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و مانند اینها داشته باشد. البته مشخص است که با نهاد مرجعیت انقلابی مانند آقایان مکارم شیرازی، نوری همدانی، علوی گرگانی که هیچ رابطهای نداشتند و نیازی هم به ارتباط نبود. بعد از فوت آقای موسوی اردبیلی این گروه بیشتر به آقایان صانعی و بیات گرایش پیدا کردند؛ البته شاید افرادی هم در این سیستم وجود داشته باشند که خلاف این قاعده عمل کرده باشند.
درباره ارتباط دانشگاه مفید با دولتها هم باید به نکتهای توجه کرد؛ دانشگاه مفید برخاسته از کمکهای رسمی و غیر رسمی شورای عالی انقلاب فرهنگی و ریاست جمهوری آقای هاشمی است؛ ارتباط دانشگاه مفید و اعضای هیأت علمی آن هیچگاه با آقای هاشمی قطع نشد؛ شاید دلایل ارتباط قوی بین مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی و مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی ریاست همزمان دو قوه، دوستی سالهای قبل از انقلاب، عضویت در حزب جمهوری، عضویت در شورای انقلاب و مبارزه همپای این دو نفر باشد. البته بعد از ریاست جمهوری آقای هاشمی، این افراد در پیروزی دوم خرداد و در ادامه با دولت آقای خاتمی بسیار مجدانه همراه بودند؛ از این رو دولت خاتمی پشتوانه خوبی برای دانشگاه مفید و شخص آیتالله موسوی اردبیلی بود؛ از طرفی آیتالله موسوی اردبیلی هم به عنوان بخشی از نهاد مرجعیت در نهاد حوزه پشتوانه خوبی برای خاتمی محسوب میشد.
دولت فعلی یعنی دولت آقای روحانی هم که تداوم تفکر هاشمی و خاتمی است؛ رابطه بسیار عاشقانه، عارفانهای و نزدیکی دارند؛ چند نفر از اعضای دانشگاه مفید که با آقای موسوی و کروبی در فتنه ۸۸ همراه بودند دستگیر شدند؛ به امام خمینی (ره) تکیه میکنند و شش دانگ ایشان را متعلق به خود میدانند؛ هرچند اعتقادی به اندیشه امام خمینی (ره) ندارند؛ درباره رهبر معظم انقلاب سکوت میکنند و سعی دارند مخالفت رسمی و علنی نداشته باشند؛ ولی ترویج اندیشههای رهبری در اینجا وجود ندارد؛
این افراد با دولت احمدینژاد ارتباطی نداشتند و وزارت علوم آقای احمدینژاد و دانشگاه مفید نتوانستند با هم تعاملات خوبی داشته باشند؛ دولت فعلی یعنی دولت آقای روحانی هم که تداوم تفکر هاشمی و خاتمی است؛ رابطه بسیار عاشقانه، عارفانهای و نزدیکی دارند؛ در دورههای مختلف به دلیل داشتن ردیف بودجه از وزارت علوم با مشکل مالی روبرو نبودهاند؛ البته فارغ از بحث بودجه، آیتالله موسوی اردبیلی، موقوفات و وجوهاتی را در اختیار داشت که کماکان از آنها برای دانشگاه استفاده میشود و حتی اگر در مشکلات بودجهای دولتها، مبلغی به دانشگاه مفید پرداخت نشود، این دانشگاه قادر است مسیر عادی خود را ادامه دهد.
بیش از دو سوم یا شاید سه چهارم از اعضای هیأت علمی و اساتید دانشگاه مفید ملبس به لباس روحانیت هستند؛ اینها با حوزه علمیه ارتباطی ندارند و با جامعه مدرسین علاوه بر اینکه هیچ ارتباطی ندارند، معارض، متضاد و متناقض هستند. این افراد با مجموعه محققین و مدرسین که گرایش اصلاحطلبانه دارند و حتی در مواردی از اصلاحطلبان هم گذر میکنند و به روشنفکری دینی مرحوم طالقانی و بازرگان، کدیور و ملکیان مرتبط هستند ارتباط خوبی دارند.
دانشگاه مفید زندگی دوزیستی بین دانشگاه و حوزه دارد
چند نفر از اعضای دانشگاه مفید که با آقای موسوی و کروبی در فتنه ۸۸ همراه بودند دستگیر شدند؛ رابطه این افراد با امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، مانند جریان جناح چپ است؛ اینها هم مانند آنها که اصلاح طلب شدند، به امام خمینی (ره) تکیه میکنند و شش دانگ ایشان را متعلق به خود میدانند؛ هرچند اعتقادی به اندیشه امام خمینی (ره) ندارند اما سعی میکنند ایشان را چهرهای روشن و منورالفکر توصیف کنند که به حوزه و تحولات آن مقید نبوده و همیشه به دنبال ساختارشکنی بوده است. این دیدگاه همان تفسیری است که مرحوم هاشمی و آقای خاتمی از امام داشتند.
اینها درباره رهبر معظم انقلاب سکوت میکنند و سعی دارند مخالفت رسمی و علنی نداشته باشند؛ ولی ترویج اندیشههای رهبری در اینجا وجود ندارد؛ جالب است که دانشگاه مفید از محدود دانشگاههایی است که بسیج دانشجویی و نهاد رهبری مستقر در دانشگاه ندارد؛ اعتقادی هم به این مراکز ندارند؛ در زندگی دو زیست خود میگویند یک نهاد حوزوی هستیم؛ جایی که حرف از حوزه باشد دانشگاهی هستند و جایی که حرف از دانشگاه باشد حوزوی میشوند.
اینها برای فعالیتهای بسیجی و مناسبتهای دینی همایش و مراسم خاصی ندارند اما برای جریانهای تندروی اصلاحطلب سخنرانی و نشست برگزار میکنند و امکانات خاصی در اختیارشان قرار میدهند؛ با گذر زمان پس از مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی باید ببینیم که چه تغییر و تحولاتی در این دانشگاه و مدیریت آن ایجاد خواهد شد و فضای تحول فکری آن به چه سمت و سویی خواهد رفت. در تأملات خود باید بدانیم که این مرکز از مراکز مهم جریان اصلاحات است و کادرسازی و نیروسازی جریان اصلاحات را انجام میدهد؛ گرچه نیروهای انقلابی هم از آن فارغ التحصیل شدهاند؛ البته این تعداد به همان نسبت است که از مدرسه عالی شهید مطهری که الان دانشگاه شهید مطهری است، افرادی اصلاحاتی خارج میشوند.
مدیران این دانشگاه با آقایان خاتمی و کروبی هنوز هم ارتباط دارند و ارتباطشان با آقای روحانی بسیار خوب است؛ برخی از فارغ التحصیلان این دانشگاه اکنون چهرههای معروف چپروی و اصلاحات هستند؛ آقایان مسعود ادیب و عبدالرحیم سلیمانی از بازداشتیهای فتنه ۸۸ بودند؛ آقای محمد صادق کاملان عضو مجمع محققین و مدرسین، آقای سید صادق حقیقت، آقای سید علی میرموسوی، آقای سید ابوالفضل موسویان که چپ تند است، دورانی دستگیر شد و دادگاه ویژه او را محکوم کرد؛ آقای محمدحسن موحدی ساوجی (پسر مرحوم موحدی ساوجی، نماینده ساوه) خیلی تند است، در هفتهنامه آبان مطالبی را مینوشت و خیلی اصلاحطلب و از مریدان سرسخت آقای منتظری است.
رابطه این دانشگاه و اعضای آن با جریان آقای منتظری، رابطه مشخص و ویژهای بود؛ اینها به آقای منتظری معتقد بودند و هیچگاه از او جدا نشدند؛ در حوادث بعد از عزل آقای منتظری، آقای اردبیلی مراعات میکرد و به او نزدیک نمیشد اما بعدها به دلایل مختلف و قوت گرفتن جریان اصلاحات بسیاری از حد و مرزها شکست و ارتباطشان با جریان آقای منتظری و بازماندگانشان قوت گرفت و هنوز ادامه دارد.
آقایان عبدالکریم سروش و مصطفی ملکیان هیچگاه هیأت علمی دانشگاه مفید نبودند، اما همانگونه که در بسیاری از مراکز حوزوی مانند دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه قم و دانشگاه ادیان حضور پیدا میکردند و در کنفرانسها، سمینارها، همایشها و سخنرانیها شرکت داشتند، در دانشگاه مفید هم چنین پدیدهای وجود داشت. آقای کدیور، آن اوایل، هیأت علمی اینجا بود، بعد هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس شد؛ اما آقایان سروش و ملکیان جدا از همایش، سمینار و سخنرانی تنها برخی از پایاننامهها را به عنوان استاد راهنما و استاد مشاور بویژه در دانشگاه فلسفه میپذیرفتند.